لطفا به ادامه مطلب بروید
ردیف |
|
بارم |
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14 |
گزینه صحیح یا غلط را مشخص کنید. الف)درمصراع«شبنم از روی برگ گل برخاست»آرایه تشخیص وجود دارد. ب)جمله «آرزوهایتان چه رنگین است »یک جمله خبری است. ج)در جمله« گورخانه راز تو چون دل شود»کلمه «دل»نهاد است. د)جمله«جوان ونوجوان چشمه جوشان نیرو و استعداد است»یک جمله زبانی است. به جای ------کلمه مناسب بگذارید. هر گاه بخواهیم منظور خود رازیباتر و تأثیرگذارتر بیان کنیم از--------بهره میگیریم. مصراع دوم بیت:پرید از شاخکی بر شاخساری ----------------------میباشد. مصراع اول بیت:----------------------- با خدا راز گفتنت امروز میباشد. قصه های مجید از--------------میباشد. زاویه دید داستان کژال ---------میباشد. نوجوانی از--------سالگی آغاز میشود و تا-------سالگی ادامه مییابد.
کدام گزینه با بقیه هم خانواده نیست؟. الف)مخلوق ب)خالق ج)خَلق د)اخلاق
کدام گزینه ارتباط معنایی کمتری نسبت به بقیه دارد؟ الف)به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم ب)جهان ،جمله فروغ روی حق دان حق اندر وی ز پیدایی است پنهان ج)برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار د)زندگی بر تو می زند لبخند هست وقت شکفتنت امروز
پیام درس علم زندگانی کدام گزینه است؟ الف)کسب تجربه عامل مهم درزندگی ب)یاد گرفتن روش زندگی ج)روش صحبت کردن مادر و فرزند د)گزینه الف وب
ارتباط معنایی کدام گزینه با بقیه تفاوت دارد؟ الف)استقلال و وابستگی ب)موفق وپیروز ج)عظمت وجلال د)تأمّل و اندیشیدن
نقش کلماتی که زیر آنها خط کشیده شده است را مشخص کنید. کسی در زندگی موفق است که اکنون و فرصت حال را دریابد. مثل یک شاخه گل جوانه بزن.
در بیت« از ظلمت خود رهاییام ده با نور خود آشناییام ده»منظور از کلمه «خود»در مصراع اول و دوم چیست؟
چرا بزرگترها از دوره نوجوانی با حسرت و آه یاد میکنند؟
منظور از عبارت آینده با حرف ساخته نمی شود چیست؟
معنی واژه های به رغم( )و فروغ ( )و مفرد کلمه مواعظ ------ میباشد . پیام شعر از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامده است فریاد مکن بر نامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن را در یک سطر بنویسید
ابیات و عبارتهای داده شده را به نثر روان معنی کنید. تا توانی پیش کس مگشای راز بر کسی این در مکن زنهار باز
هم تو به عنایت الهی آنجا قدمم رسان که خواهی
منتظران بهار، فصل شکفتن رسید مژده به گلها برید،یار به گلشن رسید
من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج تو را آسودگی باید مرا رنج
آن دست که زیر سر مادرم بود،خون اندر آن خشک شده بود.گفتم ای تن،رنج از بهر خدای بکش.
الهی ،دلی ده که در کار تو جان بازیم؛جانی ده که کار آن جهان سازیم.
شش بیت شعر ازکتاب را از حفظ بنویسید.
|